بيست و دوم بهمن 1357 | |
تهران و اغلب شهرستان ها همچنان صحنه جنگ خونين مردم و نيروهای مسلح بود. از غروب روز بيستم، کسي خيابانها را ترک نکرده بود. درحاليکه حملات مردم مسلح به تمام مراکز قدرت رژيم شديدتر مي شد خبر رسيد که ستاد ژاندارمری واقع در ميدان بيست وچهار اسفند (انقلاب) به دست افراد نيروی هوايی، دريايی و مردم افتاده است. پس از ساعتها زد و خورد، پادگان عشرت آباد به تصرف مردم در آمد و بر اثر حملات مردم به تسليحات ارتش،کارخانهها و انبارهای اسلحه به دست مردم افتاد. سرانجام درحالي که همه خيابانها شاهد حضور جوانان مسلح بود، در ساعت 30/10 دقيقه صبح، شوراي عالي ارتش با شرکت رئيس ستاد، وزير جنگ واکثر فرماندهان تشکيل جلسه داد و پس از مذاکرات بسيار، طي اعلاميهای بي طرفی ارتش را اعلام کرد: «با توجه به تحولات اخير کشور، شوراي عالي ارتش در ساعت ده و نيم امروز بيست و دوم بهمن سال هزار و سيصد و پنجاه و هفت، به اتفاق آراء تصميم گرفته شد که براي جلوگيري از هرج ومرج و خونريزي بيشتر، بي طرفي خود را در مناقشات سياسي فعلي اعلام و به يگانهاي نظامي دستور داده شد به پادگانهاي خود مراجعت نمايند. ارتش ايران همواره پشتيبان ملت شريف و نجيب و وطن پرست ايران بوده و خواهد بود و از خواسته های ملت شريف با تمام قدرت پشتيباني مي نمايد.» اين اعلاميه زماني از راديو پخش شد که شهر پر بود ازمردم مسلحي که سوار برخودروهاي نظامي بودند. همچنين کاخ گلستان، مرکز راديو ايران و ژاندارمري کل کشور در دست مردم بود. شهرباني کل کشور، دانشکده افسري، دانشکده پليس و دبيرستان نظام نيز به دست نيروهاي مردمي فتح شد. مردم، زندان کميته [کميتهي مشترک ضدخرابکاري] را که مرکز بازجويي و شکنجه متهمان سياسي بود، به تصرف درآوردند و زندانيان را آزاد کردند. تا غروب اين روز، تمام کلانتري ها، پادگانها، پاسگاه ها و مراکز نظامي به دست مردم افتاد، زندان قصر، زندان جمشيديه نيز تصرف شد و زندانيان آنها فرار کردند، اما توسط مردم دستگير شده و به مدرسه رفاه – محل شوراي انقلاب – برده شدند. فرمانداري نظامي آخرين اطلاعيه خود را صادر کرد. به موجب اين اطلاعيه از نظاميان خواسته شد براي اجراي تصميم شوراي عالي ارتش به پادگانهاي خود برگردند. درحالي که مردم به سوي کاخ نخست وزيري در حرکت بودند، بختيار که پس از فرار نظاميان با تعداد کمي محافظ تنها مانده بود ناهار خود را نيمه تمام رها کرد و از در پشتي ساختمان نخست وزيري گريخت. سپهبد رحيمي (فرماندار نظامي تهران و رئيس شهرباني) به دست مردم اسير شد و سرلشكر ناجي (فرمانده گارد جاويدان) در حوالي ميدان فوزيه امام حسين (ع) در جريان زد و خورد به ضرب گلوله اي کشته شد. اميرعباس هويدا نخست وزير اسبق، نيز خود را به شوراي انقلاب تسليم کرد. راديو و تلويزيون نظامي به تصرف مردم در آمد. در آخرين لحظهها گوينده راديو پيامي را که از سوي آيت الله طالقاني رسيده بود، خواند و سپس برنامه قطع شد. در آن پيام ازکارکنان اعتصابي راديو و تلويزيون خواسته شده بود تا به سرکار خود بازگردند. پس از سکوتي نسبتا طولاني، راديو دوباره آغاز به کار کرد. صداي گوينده از شدت هيجان مي لرزيد: «توجه توجه ... اين صداي انقلاب ملت ايران است...»
فرياد شادي از تمام خاک ايران برخاست، آخرين سلسلهي پادشاهي ايران، سرانجام سقوط کرد...
|
بيستم بهمن 1357 | بازگشت به بالای صفحه |
پس از خبر ساعت 20، تصاويري از دوران اقامت امام خميني در پاريس از شبكه سراسري تلويزيون پخش شد. همزمان با پخش تصوير امام خمينی، همافران نيروی هوايي در پادگان، فرياد «اللهاكبر» سر دادند. شعار همافران در حمايت از امام خميني باعث خشم افسران و كاركنان ضد اطلاعات نيروي هوايي شد. اخطارهاي تند آنان به همافران، به درگيري و تيراندازي و ورود گارد شاهنشاهي منجر شد. با بالا گرفتن درگيری، مردم براي كمك به همافران ارتش وارد پادگان شدند اما لولهی مسلسل گارد شاه به سمت مردم چرخيد و آنها را هدف گلوله قرار داد. درگيری تا صبح ادامه داشت... |
بيست و يكم بهمن 1357 | بازگشت به بالای صفحه |
ساعت 10 صبح اسلحهخانهی نيروی هوايی به همت مردم و كمك همافران فتح شد. ساعاتي بعد كلانتريهاي 9، 10، 11، 12، 16، 26 و كلانتري نارمك به دست مردم افتاد. مردم تانكها و نفربرها را به خيابانها آوردند و به يكديگر روحيه ميدهند. فرمانداري نظامي كه دستپاچه شدهاست، در آخرين اعلاميهاش كه بارها از راديو پخش شد، ساعت منع عبور و مرور را چهار و نيم عصر اعلام كرد. امام خميني در پاسخ به دستور فرمانداری پيامی به اين شرح صادر فرمودند: «اعلاميه امروز حكومت نظامي، خدعه و خلاف شرع است؛ مردم به هيچ وجه به آن اعتنا نكنند، برادران و خواهران عزيزم، هراسی به خود راه ندهيد كه به خواست خداوند تعالی، حق پيروز است.» مردم خيابانها را ترك نكردند. |
نوزدهم بهمن 1357 | |
بختيار دستور تيراندازی به سمت مردم را میدهد. در بعضي از نقاط كشور به سمت مردم تيراندازی ميشود. عدهي زيادي از همافران و افراد نيروي هوايي، با لباسهای نظامي و در ميان شادی و حيرت مردم به اقامتگاه امام رفتند. امام خمينی در اين ديدار، خطاب به همافران فرمودند: «همانطور كه گفتيد تا حالا در اطاعت طاغوت بوديد، حال به قرآن پيوستيد. قرآن حافظ شماست. اميدوارم با كمك شما بتوانيم در اينجا حكومت اسلامی را برقرار كنيم.» |
هفدهم بهمن 1357 | |
مردم در خيابانها و در حمايت از دولت بازرگان تظاهرات ميكنند. شعارها عليه بختيار است، مردم بختيار را نميخواهند. بختيار سعي دارد به مردم بفهماند در انجام وعدههای خود كوشاست. به همين منظور در جلسهی مجلس حضور میيابد و نمايندگان در حضور بختيار طرحهای انحلال ساواك و دستگيری نخستوزيران و وزيران دولت از سال 1341 تا آن سال كه متهم به سوء استفاده از قدرت بودند را تصويب ميكنند. |
هجدهم بهمن 1357 | |
امام خميني فرمان دادهاند نام اشخاصي كه به نوعي به كشور و مردم خيانت كردهاند افشا شود. با تلاش مردم و متخصصين، فرستندهاي سيار در مدرسهي علوي راهاندازي ميشود. اينجا تهران، كانال انقلاب! |
|
پانزدهم بهمن 1357 | |
بختيار تمام پايگاههايش را از دست داده و همچنان با انجام مصاحبههاي مختلف سعي در به رخ كشيدن قدرت خود دارد. محورهاي مورد تاكيد و تهديد او در مصاحبهها اينها هستند:
امام همچنين در سخنرانيها و ديدارهايشان با مردم اصول سياستهايشان را اينگونه بيان فرمودند: «تمام اتباع خارجي در ايران به صورت آزاد زندگي خواهند كرد. ما براي اقليتهاي مذهبي احترام قائل هستيم. نظر من راجع به راديو و تلويزيون و مطبوعات اين است كه در خدمت ملت باشند. دولتها حق هيچ نظارت ندارند...» |
شانزدهم بهمن 1357 | |
دهها خبرنگار داخلی و خارجی، گروههای مختلف مردم و جمعی از نزديكان امام در سالن مدرسهی علوی اجتماع كردهاند. آيتالله هاشمی رفسنجانی حكم نخستوزيری مهندس مهدی بازرگان را قرائت ميكند. در حالي كه مردم هر لحظه به پيروزی نزديكشان اميدوارتر میشوند، جمعي از تيمساران ارتش در حال فراهم كردن مقدمات اجرای طرحی با حمايت مستقيم آمريكا برای دستگيری امام و كشتن مردم هستند. اعضای شورای انقلاب، آيتالله دكتر بهشتی، آيتالله مطهری و مهندس بازرگان با تماسهای مداوم با فرماندهان ارتش سعی ميكنند ارتش را بدون خونريزی، متحد ملت كنند. مردم با گل و اشك و شعار به استقبال ارتشيان ميروند. |
سيزدهم بهمن 1357 | |
بختيار در واكنش به استقبال عمومي مردم از ورود امام، پيدرپي با انجام مصاحبه و صحبت در مورد برنامههای آتی خويش سعی در عادی جلوهدادن اوضاع دارد. مردم امام، چشم و گوش به مدرسهی علوی دوختهاند. جمعيت مشتاق به ديدار اما آنقدر زياد هستند كه كوچههای اطراف مدرسهی علوی مملو از آدم شده است. مردم پارچههای دستنويسی روی ديوارها نصب كردهاند كه رویشان نوشتهشده: «زيارت قبول، با يك بار زيارت امام اين توفيق را به ديگران هم بدهيد» |
چهاردهم بهمن 1357 | |
در تمام كشور مردم به اعتصاب عمومي دست زدهاند. كاركنان ادارات و وزارتخانههای مختلف، وزيران و مديران دولت را به محل كار خود راه نمیدهند. جواد شهرستانی، شهردار وقت تهران، به ديدار امام ميرود و استعفانامهاش را به ايشان تسليم ميكند و البته دوباره از سوی امام شهردار ميشود. بختيار از انتشار اين خبر و احتمال اينكه سرمشق ديگر زير دستانش قرار گيرد به شدت ميترسد و طي يك مصاحبه شروع به ناسزاگويی به جواد شهرستانی ميكند و ساير كارمندان و مسئولان دولت خويش را تهديد ميكند. با همهی اينها شهردار تهران، تنها كسي نبود كه به مدرسهی علوی(محل سكونت امام) روی آورد. |
دوازدهم بهمن 1357 | |
گروهي به نام «سازمان كماندويي مبارزه در راه قانون اساسي» با دفتر خبرگزاري آسوشيتدپرس تماس گرفته و هشدار ميدهد كه اگر آيتالله خميني قصد داشتهباشد از پاريس به سمت تهران پرواز كند، هواپيماي حامل ايشان را منهدم خواهند كرد. در پي اين تهديدها، امام خمينی(س) به نزديكان و همراهان خود فرمودند: «من بيعت خود را از شما برميدارم، ما به طرف كار بزرگي ميرويم. شما هم جانتان را به خطر نندازيد» ايران در انتظار امام خمينی(س) غرق سرور است. مردم تهران به شوق ورود امام، خيابانها را آب و جارو ميكنند، خطهای سفيد وسط خيابان تا كيلومترها تميز شده و مردم مسير حركت امام را پر از گل كردهاند. ساعت نه و بيست و هفت دقيقه صبح، امام وارد خاك ايران شد. |
امام خمینی(ره):این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بی نظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهداری است .
11 بهمن 1357
ü ساعت 5/3 بعد از نیمه شب "امامخمینی"(ره) با یک فروند هواپیمای ایرفرانس فرودگاه پاریس را به مقصد تهران ترک کردند میلیونها استقبال کننده در مسیر حرکت "امامخمینی"(ره) در انتظار هستند.
ü 4 صبح فردا،دیدار با امام در تهران
ü مدیر عامل تلویزیون : مراسم استقبال امام از رادیو و تلویزیون پخش می شود
ü خبرنگاران خارجی از پاریس وارد تهران شدند
ü -حرکت وسایل سنگین نظامی و شایعه کودتا در تهران
ü کودتای آمریکایی در شرف انجام است
ü آیت الله طالقانی: براداران ارتشی به روی مردم تیغ نگشایید
ü دستور تخلیه آمریکایی ها از ایران صادر شد
ü بیش از 1200 آمریکائی با سه هواپیمای نظامی تهران را به مقصد کشور خود ترک کردند.
ü برنامه های درازمدت دولت بختیار اعلام شد
ü جمع زیادی از شیعیان لبنان با ارسال نامهای به مراجع قم اعلام کردند، حاضرند در کنار ملت ایران با رژیم پهلوی مبارزه کنند و در این راه به شهادت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَالْفَجْرِ * وَلَيَالٍ عَشْرٍ * وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ * وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ * هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد/ زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
آن همه ناز و تنعم که خزان میفرمود/ عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل /نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد
صبح امید که بد مُعتکف پرده غیب / گو برون آی که کار شب تار آخر شد
آن پریشانی شبهای دراز و غم دل / همه در سایه گیسوی نگار آخر شد
باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز / قصه غصّه که در دولت یار آخر شد
ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد / که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد
نام متهم: شهید زنده جرم: جانباز.!!!!!!!
گفت: که چی؟ هی جانباز جانباز ، شهید شهید!
میخواستن نرن! کسی مجبورشون نکرده بود که!
گفتم:چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد!
گفت:کی؟!!
گفتم:همون که تو نداریش!
گفت:من ندارم؟! چی رو؟!
گفتم: غیرت...!!
وای برما. وای برما که همه چیز را فراموش کردیم.
کاش هرگز نفروشیم غیرت خود را به بهای فراموشی ارزشها. کاش
بسیجی بنده خاص الهی است
بسیجی در حقیقت یک سپاهی است
بسیجی گلشن دین را گلاب است
بسیجی آرمان شیخ و شاب است
بسیجی پاک از هرنقص و عیب است
بسیجی صاف از هر شک و ریب است
بسیجی را توقع نیست در کار
بسیجی نه تشریفات می خواهد نه دستار
بسیجی بنده شایسته اوست
بسیجی سر به سر وابسته اوست
بسیجی دل به این عالم ندارد
دلش را بر خدای خود سپارد
بسیجی سنگرش سجاده اوست
وصالش در شراب باده اوست
بسیجی مخلص دین مبین است
بسیجی پیرو مولای دین است
بسیجی فانی اندر انقلاب است
بسیجی حامی اسلام ناب است
بسیجی نی به فکر ملک ومال است
نه اندر غصه اهل وعیال است
بسیجی شعله ائی از نار عشق است
بسیجی سنبل گلزار عشق است
نه دل بسته به این دنیای فانی
نه غمناک است از بهر زندگانی
خدایا حق پیغمبر وآلش
بسیجی را نگهدار از زوالش
بسیجی آرزوی مومنین است
بسیجی نور چشمان امین است
آفتابِ عالم آرا آفتابی میکند
با اشعه رنگِ دلها را شهابی میکند
این چه دریائیست اعجازی حسابی میکند
چشم هر بینندهاش را نقره آبی میکند
خود دل است این، دلبر است این، رهنما و رهبر است
این رسول حق محمّد، حضرتِ پیغمبر است
خواهرم....
شهدا اینطوری جون خودشونو به خطر ننداختن که تو ارزشتو یادت بره!
بهای تو....
بهشته!
نه شارژ...
درک کن...
احساس تو......
خییییلی باارزشتر از اینه که
با یه دوست دارم...
یا یه لبخند بلرزه....
درک کن...
تو فقط مال
یک
نفری....
درک کن...
با ارزشتر از این حرفایی...
که روحتو درگیر دوست داشتن های کاذب ببینی
درک کن...
ما ز نسل مصطفی و حیدریم
ما بسیجیهای خط رهبریم
گر عیان گردد که فرمان میدهد
هر بسیجی بشنود جان میدهد
با ولی تجدید بیعت میکنیم
باز هم قصد شهادت میکنیم